امروز سه شنبست و قرص ویتامین D نخوردم،چون متوجه شدم به جای 90 روز، 100 روز به خوردنش مبادرت ورزیدم و بیشتر از اینش خطرناکه.

امروز ظهر بیدار شدم و بیرون نرفتم. قصد خاصی هم واسه بیرون رفتن نداشتم، هر چند داشت تاریک می‌شد. امروز حس و احساسِ "نیاز به دیدن روز" رو نداشتم، تصمیم گرفتم شلوارمو ببرم خیاطی و عجله ای نکردم واسه رسیدن به روشنایی روز. امروز سه شنبه متفاوتیه! احساسِ نیاز نمیکنم. کمترین احساس نیاز به محیط و بیرون (محیطِ بیرونی) رو حس میکنم، احساسِ خوبی دارم. نه خیلی خوبا! ولی احساسِ خوبی دارم و اصلاً حسِ بدی ندارم. الانم اومدم کافه کاف تو خیابون روبروی فلان پارک. قهوه‌ش عالی و مطبوع بود. اسپرسوی دلچسب. کتاب خیانت از کوئلیو رو هم همینجا تا صفحه ی 23 خوندم. کافیست :)

18/10/1397

18:37

 

پ ن: الان صفحه ی 43 هستم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید اینترنتی اسکوتر آلومینیومی میکرو Pamela کوتاه کننده دانلود کتاب زاغچه امیر دات پلاس بليط هواپيما رنگ هوشمند وایت برد نوشته هام